آوار
آخر اندازه دارد بی حرفی
کمی از اشک گفتن ثمن دارد
کمی از بغض خواندن تماشایی است
دلم آخر گرفته؛
تاریک است.
به هزار و یک دلیل،
و به هیچ!
عاقبت این سرم به سنگ خورد
زشت می میرد،
از پریشانی
و فرو ریخته چهار ستونِ درون
عشق و ایمان
اعتدال و انصافم
به کدام پهلو کِز کنم آخر
که هوار نشود بر سرم این درد...
1 Comments:
من که به دنبال سکوتم...
Post a Comment
<< Home