آخرین درسی که مرا داد این بود: گذشته را فراموش کن!
تمام ِشب را از رویش مشق کردم. سپیده ی صبح، در تالابی از اشک، خیابان هایی را که دست در دستش گز کرده بودم را مرور می کردم؛ مبادا اسم ِخیابانی از خاطرم پاک شود...
نیروی در خود احساس می کنم که باید ابراز شود ، آتشی است نمی توانم خاموشش کنم اما باید مهار شود. گو اینکه نمی دانم به کجا خواهدم کشاند و شگفت نیست اگر به سرانجامی ناخوش برساندم... گاه تسلیم بهتر از چیره شدن است!
(ونسان ونگوگ) Man with a pipe - January 1889
1 Comments:
فراموشی بیشتر به توهمی ماند تا حقیقت..
Post a Comment
<< Home